فن فیک های سوپرجونیور

فن فیک های سوپرجونیور

Keep calm and love Super Junior
فن فیک های سوپرجونیور

فن فیک های سوپرجونیور

Keep calm and love Super Junior

Scenario

سلام سلام!

عکس بالا که مشاهده می فرمایید کار خودمه، هر چن وخ یه بار از اینا می ذارم که دور هم خوش باشیم. اینو چن وخ پیش تو اینستای خودم عاپ کرده بودم. عکس از اکسو-چانیوله. نمی خواستم اکسویی بذارم ولی برام مهم بود، عکس از خودم باشه!

من اومدم ولی خیلی از دستتون ناراحتم :|

به جان خودم من سر نظرات اصلا شوخی ندارما :|

یهو دیدی رفتم سه ماه پشت سر هم نیومدم!

امروز براتون یه سناریو سوجویی آوردم

سناریو که می دونین چیه؟

شما یه فضای خاص _که ممکنه ربطی به واقعیت نداشته باشه_ رو واسه م//م*برای گروه در نظر می گیرین و می بینین که هر کدومشون تو اون شرایط چی کار می کنن ... معمولا هم جنبهء فان داره فقط ...

من از امروز، غیر از نوشتن فن فیک، براتون سناریوهای خودمم عاپ می کنم که بخونید و بخندید و حالشو ببرید اماااا ... به شرطی که نظرات راضی کننده باشه (:|) ! اگه نظرات اون طوری بود که واقعا خوشم اومد، قول میدم براتون ایمجینم عاپ کنم ^_^ !

بفرمایین ادامه واسه خوندن سناریو 

اگه سوجو کارش این نبود، چی کاره می شد:


شیوون: مربی بدنسازی/ورزش های رزمی

کیوهیون: قهرمان گیم/مردم آزار

سونگمین: مدرس روش های برقراری ارت//ب\اط با خانم ها

ریووک: آشپز

یسونگ: خوانندهء خیابانی

هیچول: م//دل

لیتوک: مدیر دبستان

کانگین: زورگیر/از اونا که سر کوچه می ایستن، هر کی به ناموس مردم بد نیگا کنه، رو زمین صافش می کنن!

هنری: مزاحم تلفنی/مردم آزار

ژومی: والیبالیست

دونگهه: دلقک/مردم آزار

شیندونگ: صاحب بزرگ ترین فست فود سئول

اینهیوک: مربی رق*\ص 

*********

چطور بود؟

همراش عکسم عاپ می کنم که حوصلتون سر نره

سناریوهای بعدی باحال تر خواند بود! البته در صورتی سناریوی دیگه ای وجود خواهد داشت که کامنتای این به ۵ تا برسه!

راستی!

چت سوجو هم داریم ^_^ !

شاید امروز عاپش کردم :) !

یه چیز دیگه! اگه کسی درسا و پریسا رو پیدا کرد، یه خبری هم به من بده :| !

مرسی

سارشفزین!

نظرات 6 + ارسال نظر
niloofar جمعه 20 فروردین 1395 ساعت 02:26

خخخخ واسه کیو خیلی خوب بود

eunjoon جمعه 3 مهر 1394 ساعت 12:15 http://elf-suju. blogfa. com

خخخخخ.خیلی باحال بود.سونگمینوکه خوندم پکیدما روش برقراری ارتباط بازنان.خخخخآخه یکی باید به مین این روشویادبده.
نه خداوکیلی خوشم اومد مرسییییییییی.راستی خوشحال میشم که به وب منم یه سری بزنی .آخه وضعیت وب من بدتراز توئه

خخخ مرسی
عاخه یادمه عمه کیو می گفت همهء دوستای مینی خرگوشه زنن :|
فدات لطف داری
چشم حتتتما
لینکت می کنم ^_^
جدا؟ اوه اوه چشم

azarakhsh جمعه 3 مهر 1394 ساعت 03:33

خدا یا شکرت که این گروه هست که از مردم ازارای این جهان کم بشه.................................عاااااااااااااااااااالللللللللللللللیییییییییییی ......

خدا رو شکر که بلی ولی اصلا کم نشده :|
به جاش همدیگه رو عازار میدن خخخخ
فدات
مرسی که خوندی

پریسا چهارشنبه 1 مهر 1394 ساعت 09:27 http://village-story.mihanblog.com/

من امده ام وای وای من امده ام....
خخخخخخخ
هنری رو خوب اومدی....
خوشم اومد....
ببخشید بابت تاخیر

بلی!
خانوم گوگوش ^_^
عه؟ خخخخ
مرسی از توجهت
نه بابا این چه حرفیه؟
خوشحال میشم به پستای دیگه هم سر بزنی ؛)

teuksa سه‌شنبه 31 شهریور 1394 ساعت 18:55 http://suju-fanfic1.blogsky.com

پری رو که نمیدونم،ولی من اینجام
یوهووووووو
فقط قبل از هرچیز..
جون اون مامان آتوسات این یه کلمه رو فینگلیش نگو که بعد بیست تا اسلش بذاری..خو مجبورت که نکردن..فلفل خور شیم کشتمت..تو از همون کلمه اعضا تو این مورد خاص استفاده کن..جون هائه!!!اصا نمیدونم چیه دنبال فینگلیش نوشتنی..کلا چته..در کل هم مهم نی ولی این یکی کلمه رو تورو خدا با فارسیش سر کن

من گفتم با کی پاپ مشکل نداریم اما کلا دلیلت رو واسه آپ نفهمیدم..یه جورایی توضیح دادی و ندادی..جون خودم اگر امتحان بود نیم نمره هم نمیدادم به این سوال!(چیزی نی حال و هوای مدرسه س دیه!)

منم نظراتمو بگم؟
شیوون احتمالا کشیش میشد:|
کیو احتمالا هنو خونه مامان اینا بود گیم میزد:|
مینی احتمالا میرفت تو کار دفاع شخصی:|
با ووکی صد و یک درصد موافقم^_^
یسونگ احتمالا میرفت یه فروشگاه حیوونات خونگی باز میکرد یا میرفت وکالت میخوند از حقوق لاک پشت ها دفاع میکرد:|
راجع به هیچول هم نظری ندارم..از این جانور دوپا هرچی بگی برمیاد:|
اصا موافق تر از این نمیتونستم باشم در بحث لیتوک!یا مدیر دبستان بود یا ناظمش:|
راجع به کانگین هم موافقت خود را اعلام میدارم:|
و همینطور با هنری و ژومی:|
دونگهه..هوم..اصا این بچه کاری پیدا میکرد؟!احتمالا همون فیشی و آنتی تکنولوژی میشد:|..ولی اصا عکسش خیلی خفنه لامصب..دوباره عاشقش شدم^_^
شیندونگ هم یه چی میشد تو همون مایه ها:|
هیوک هم که اصا اگر بره سراغ کار دیگه ای ورشکست میشه:|..اصا عکسشو دیدم دلم واسش رفت..هی خداااااا

عاغا عاتوسا رو از سمت مادری ورداشتم :|
الان اکسو-سوهو مامانمه ^_^ یوهوووو
عاخه می دونی چی شد؟ عاتوسا دیگه کریس لاور نیست بی شعور :| انقدم بدم میاد ازش ولی عاشقشم *_* ! دوستی است دیگر :| چی میشه کرد؟
حالا بریم سر بحث داغ اسلش :|
من که بهت گفتم جریان فینگلیش نوشتنام چیه!
باو من وقتی می نویسم عصن فکر نمی کنم :|
هر چی همون لحظه میاد رو زبونم می نویسم
معمولا چون بیشتر این طوری دیدم، این طوری میاد رو زبونم و این طوری می نویسم
نگران نباش فلفلی نمیشیم ^_^ انقد که من اسلش می ذارم :|
می دونم با کی-پاپ مشکل نداری
نمی دونم چرا متوجه نشدی ولی گفتم آدرس وبمون جوری نیست که بتونم در باره همه چی توش بنویسم وگر نه سه چار تا فیک اکسو و یکی دو تام بیگ بنگ و بی تی اس دارم ... با کلی سناریو و فن آرت و اینا ... فعلا واسه اکسو و بی تی اس به دو تا وب درخواست دادم، تا ببینیم چی میشه ... بیگ بنگم زیاد عجله ندارم ... الان قشنگ متوجه شدی؟ خب هر کی عادرسو ببینه، فک نمی کنه این جا فیکایی از گروهای دیگه هم باشه :|
کشیش :| ؟ فکر نکنم ... نمی خوام حرف سیاسی بزنم ولی از اون جا که کسایی که ایمانشون خیلی قویه، تو این دوره و زمونه سراغ این چیزا نمیرن (اشاره به وجههء عالی روحانیت تو جامعهء امروزی)، عموشیوونم همین طوره احتمالا ... ببخشید که رو حرفت حرف می زنما ولی با خودم گفتم، نمیشه چار متر نظر گذاشتی، من هیچی نگم :|
عمه کیو رم که بلی ...
خخخ مینی خرگوشه تنبل تر از ایناس :| فقط کتاباشونو می خونه
مرسی از موافقت خخخ
خو موش موشیم سرمایهء فروشگاه زدن نداشت :( خخخ وکالت لاک پشتا اوف :| !
بلی بلی! عمه چولا رو اون طور نوشتم چون این بهترین راه واسه اینه که مث همیشه نشون بده خعععلییی خوشگل و جذابه!
خخخ لیتوک واایییی عزیزم کاش مدیر ما بود! نه ناظما معمولا بداخلاقن :|
مرسی از موافقت!
باز هم ممنان!
وای انقد فسفر سوزوندم واسه دایی هاعه :\ لعنتی! ولی کلا کیوهری (کیو و دونگهه و هنری) فقط واسه مردم عازاری ساخته شدن! دایی دونگهه امکان داشت از اونام بشه که هر روز می شینه در کلاس دایی هیوک و با عشق نگاش می کنه در حالی که اون اصلا نمی بیندش :| (اااا چه ایده ای شد! می خوای اینو بکنیم فیک مشترکمون؟)
عکسش؟! وووش! عاره *_* ! اینو عمدا از تو گالریم واسه قلب فیشیا یافتم!
وووش دونگی خرسه م :) شغل خانوادشم همین بوده خو
اون فکت دایی هیوکو خوندی که میگه نمی ذارم همسر عایندم بیرون از خونه کار کنه :| ؟! اوف! عصن تا چه حد جذبه؟ بد ما به این نتیجه رسیدیم که حتما بحث همیشگی اینهه سر اینه که چرا دایی هاعه بیرون از خونه کار می کنه :| ؟
عاره ^_^ من همیشه مظلومیتو تو چشای دایی هاعه می بینم ... خود احمقش نمی فهمه ولی خعععلییی جذابه!

Baran_cloud سه‌شنبه 31 شهریور 1394 ساعت 15:27

سلام عزیزم جالب بودش مرسی

عه ^_^
چشام خشک شد رو نظرات :|
خواهشمندم جانا
مرسی که خوندی
یه چی در گوشی بت بگم؟
من کلا کلودا رو یه جور خاصی دوس دارم ^_^ !
چون ذاتا خیلی احساسی ان :) !
خودمم یه زمان کلود بودم =) ولی الان فن همهء مم//ب/رام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد