فن فیک های سوپرجونیور

فن فیک های سوپرجونیور

Keep calm and love Super Junior
فن فیک های سوپرجونیور

فن فیک های سوپرجونیور

Keep calm and love Super Junior

SuJu Fun: Scenario

***همهء عکسا اضافه شد***

مرسی از azarakhsh واسه یادآوری

سلام سلام من اومدم ^_^ سلام کردن رو بلدم

خخخخ

 سناریو داریم ادامه

 

بچه ها! می دونین که نویسندهء سناریو، خواننده رو دوس//ت دخ*تر اعضا تصور می کنه :) !


وقتی به سوجو میگی چه قدر کیوت شدی:

شیوون: میگه "بهله! خب این فقط یکی از هنرای منه ^___^ !"

لیتوک: تا دو ساعت قاه قاه می خنده و تو تازه می فهمی چه غلطی کردی!

ریووک: لبخند می زنه و میگه "اما من هر جوری باشم، تو باید منو مرد خودت بدونی." و در برابر صورت پوکر شما، لبخند بسته ش، درازتر میشه!

سونگمین: میگه "اوه! عزیز دلم! مگه میشه از تو کیوت تر شده باشم؟" و تو: ^___^ "مینیییی!!!!"

شیندونگ: میگه "وااای! میدونی؟ این به خاطر اینه که رژیممو قط کردم! پس باید همین جوری به پرخوری ادامه بدم ^___^ !" و تو "نههه! تو رو خدددااا!" و میون التماسات به این فکر می کنی که شیندونگ کی رژیم شروع کرده بود :| ؟!!!

کیوهیون: میگه "کی؟ PSP؟" تو "تو رو میگم کیو!" کیو "کیووو! بیا این دختره کارت داره." و پوکر شدنت که ادامهء بازی کیو رو با PSP شاهد خواهی بود ^_^ ! دویل است دیگر! باید بمیری دیگر :| !

اینهیوک: اشک تو چشاش جمع میشه و میگه "ولی میدونم که هیچ وقت به کیوتی دونگهه هیونگ نمیشم!" و خیلی زود به خودش میاد و میگه "اوه! نه! من نباید کیوت باشم! من باید یه مرد قوی باشم واسش!" و اون جاست که اگه هر کس دیگه ای بود، خفش می کرد،،، اما هر چی باشه، تو الفی ^_^ تازه احساس غرورم می کنی :| !

دونگهه: خیلی زود میگه "وااای! برم خودمو نشون هیوکی بدم :))) !" بعد برمیگرده و یه نگاه بت می کنه "ببخشید خانم. به نظرت از این استایل خوشش میاد؟" و تند تند پلک می زنه و تو: :||| "حتتتمااا!!!"

کانگین: وا! اصا مگه داریم؟! مگه میشه؟! حالا وونی یه چیزی، اما کانگین :||| !

هیچول: میگه "ااا! تو تازه فهمیدی؟" پوکر میشی و اون ادامه میده "تازه مطمئن باش، من خیلی خوشگل تر و کیوت ترم هستم، تو فهمشو نداری :\ !" یعسسس!

یسونگ: با همون قیافهء پوکرش میگه "اوه! جدا؟ چه جالب." و تو: :\\\ "اگه من دیگه در بارهء اون قیافهء نحست نظر دادم!" برمیگرده و یه نگاه عصبی تحویلت میده، تو "غلط کردم!" اما بعد با لبخند جلو میاد و یه ب**وس//ه رو بات شروع می کنه! سلفی رم حتما می گیره بعدا با استایل جدیدش =( !

هانگنگ: میگه "اوه عزیییزممم! ممنونم. تو هم همین طور." و با لبخند به هم نگاه می کنین.

کیبوم: یکی از اون لبخندای بکش نمیرشو تحویلت میده و میگه "میدونم عزیزم. میدونم." و تو فقط می خوای خفش کنی :| !

ژومی: میگه "یوبو! حالا می فهمی چرا انقده بهم میایم؟!" و ذوق مرگ شدن تو!

هنری: میگه "کیوت؟! چی هس اصا؟ وا! نه من از این چیزای عجیب غریب نمیشم!" تو "هنریییییی!!!" اون "اوووو! یعنی انقد واجبه که بشم؟" تو: :| اون "خیله خب. پس حالا که واجبه، بهم بگو چه طور دیگه این شکلی نشم ^___^ !" مکنه است دیگر! باید بمیری دیگر :| ! 


ممنون از توجهتون *_* !

سارشفزین!

نظرات 9 + ارسال نظر
RuddySJ یکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت 06:31

اعتماد ب حلق هیچول تو سقفم :|
کیوهیوووونننن
با تجکل
من جدیدم
دس شوما مرسی
*-*

کککک ^^
عررر ><
فدات!
به سلامتی :)
قربانت ؛*

niloofar جمعه 20 فروردین 1395 ساعت 02:27

یعنی هیچول منو نابود کردا

پریسا سه‌شنبه 6 بهمن 1394 ساعت 12:57 http://village-story.mihanblog.com/

وای خدا من اتفاقی باز به این پست برخوردم.
هیچول منو کشت با حرفش.
هیچول: میگه "ااا! تو تازه فهمیدی؟" پوکر میشی و اون ادامه میده "تازه مطمئن باش، من خیلی خوشگل تر و کیوت ترم هستم، تو فهمشو نداری :\ !" یعسسس!

eunjoon پنج‌شنبه 9 مهر 1394 ساعت 12:40 http://elf-suju. blogfa. com

عررررر شینوببین دوباره میخواد به پرخوری ادامه بده وایییییی
خیلی کیوت بودن.هههه

بلییی عمو شیندونگ است دیگر خخخ!
کیوت هاهاها

parisa یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 10:00 http://village-story.mihanblog.com/

خخخخخخخخخخخخ
میدونستم هیچول اینجوریه میدونستم....
الهییییییییی اعتماد به سقفش عین خودمه...
خخخخخخخخخ
وای خدا تو نهفمشو ندارییییییییییی.....
این دیگه زیاده روی بود هیچول.....
پررو شدی پسرم.

خخخخخ
بلی :| عه؟ تو هم؟
خخخ من باس یه کلاس پیش تو و درسا بیام واسه اعتماد به سقف انگار از جامعه عقبم =)))
راست میگه خو :||||
زیاده روی :\ نچ نچ نچ
نه که پررو نبود

azarakhsh یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 00:34

اوه مای گاد با عکس قشنگ تر هم شد من عاشق این عکس ها با توضیح زیرشون هستم..................خیلی بهتر شد اصلا رنگ ورو داد به مطلب هر چند سناریو به اندازه ی کافی قشنگ بود..................اما عکس بهترش کرد

^____^
قربونت اونام عاشقتن

azarakhsh جمعه 3 مهر 1394 ساعت 23:52

این واکنش از هیچول بعید نبود ............اما شیون فهمیده به نظر میاد ..........من می دونم نیست اما به نظر میاد ..........................اصلا اینا فرد نرمال داخل گروهشون ندارن ....................من زمانی که کیم کیبوم خارج شده بود و داخل گروه نبود با گروه اشنا شدم .............................میشه در سناریو های بعدی بیشتر از کیبوم بنویسی...................خیلی عالی بود اما من با عکس بیشتر دوست دارم اما اگه کارتو بیشتر می کنه و خواسته ی نا بجایی معذرت می خوام .........لازم نیست حتما انجام بدی

خخخ عاره
شیوون؟ درست میگی خو ... فقط به نظر میاد ... واقعا که این طور نیست

Atousa جمعه 3 مهر 1394 ساعت 22:58

خخخ عاشق اخلاق کیوام خخخ
اینهه که مرگن
مرسی
خسته نباشی

^____^ بخوره تو سر من اون اخلاقش !!!
مرگ ناشی از خفگی اوف :| !
فدات
عافرین! واقعا کمرم شکست زیر این همه فشار به خدا!
ممنونم جانا

Teuksa جمعه 3 مهر 1394 ساعت 20:59

هی خداااااااا
نمیری دویل
خیلی کیوت بود:|
خخخخخخخ
واکنش لیتوک و کیو تو حلقم:|*2
از اون دوتا که بگذریم، واکنش اونهه هم بسی مقتدرانه بود^_^
تنکس

عصن من دلم نمیاد اون دویلیت (!) کیو رو تو هیچ جا ازش بگیرم! الانم انقد اصابم خورده که تو "Who That You Are" زیادی پرته :|
خخخخ خیلی!
تو حلقت :| ؟ یه وخ سرفه نکنی بپرن بیرون :|
عاره عزییییزززززمممم من مرگ اینهه م! باورت میشه هر چن وخ یه بار می شینم گریه می کنم واسه این که نکنه یه روز از هم جدا شن؟ واسه همین تو سناریوهامم وفادار می نویسمشون ^_^ !
فدات
مرسی که خوندی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد